دریکی دو پست قبلی نظر سنجی ایی صورت گرفت درباره ی بدترین کتابی که تاکنون خوانده شده چیست ؟با جمع بندی نظرات دوستان به نکات جالب توجهی رسیدم اما لازم دیدم که قبل از این که جمع بندی خود را بنویسم بهتر است بهترین ها نیز شناخته شود .چون بدون آن ،جمع بندی پست قبلی هرچه باشد نه تنها ناقص خواهد بود بلکه کمی هم دور از انصاف ست که درباره ی بدترها بنویسیم بدون این که بهترین ها را بشناسیم .
بنابراین مثل همان پست متذکر می شوم که این نظر خواهی متعلق به خودمان است وکاری ست گروهی که داریم با هم انجام می دهیم و در این صورت مثل همان پست ، تعارفات جایی ندارد .اما نکته متفاوت با نظر سنجی قبلی این است که :
اول :کتاب های انتخابی فقط در زمینه ی ادبیات است .
دوم :ما می توانیم دو رمان ایرانی را به عنوان شاهکارهای ادبی کشورمان نام بریم و یک داستان بلند .بنابراین هر فرد سه انتخاب دارد .
سوم : داستان کوتاه در حال حاضر موضوع این نظر سنجی نیست .
در پست قبلی، برخی دوستان رنجیدند که چرا کسانی که شرکت کرده اند دلایل خود را ننوشته اند . این کار البته در هیچ نظر سنجی ایی انجام نمی شود به خصوص که این کار صرفا سلیقه ای ست ، اما به احترام این دسته از دوستان و همچنین کمک به من برا ی جمع بندی نهایی، چنان چه برایتان مقدور است دلایل خود را برای انتخاب بنویسید و در هر صورت انتخاب با خودتان ست که بنویسید یا نه .
بر خلاف پست قبلی نظر خودم را در ابتدا می نویسم اما دلایلم را می گذارم برای پست نهایی که قرار ست به همین موضوع اختصاص یابد .
دمادم :به نظر من شاهکارهای زبان فارسی در زمینه رمان ، سمفونی مردگان نوشته عباس معروفی و جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی ودر داستان بلند » خروس» نوشته ی ابراهیم گلستان . داستان ها و رمان های زیادی را در ذهن دارم اما متاسفانه فقط سه انتخاب و جود دارد و بنابراین اولویت ها را می نویسم .
خواب بزرگ :+ دو دنیا – گلی ترقی ( نمی‌خواهید بگویید که داستان بلند نیست؟)
+ همنوایی شبانه ارکستر چوبها – رضا قاسمی
+ سمفونی مردگان – عباس معروفی
محمد صادقی:1.قصه های مجید (هوشنگ مرادی کرمانی)۲.جایی دیگر (گلی ترقی)
بابک:شادکامان دره قره سو اثر علی محمد افغانی و همسایه ها اثر مرحوم احمد محمود .
تهمینه:من او «امیرخانی» بهترین و منسجم ترین رمانی است که در سالهای اخیر خوانده ام.
مارال:قصه های مجید(هوشنگ مرادی کرمانی ) – سووشون (سیمین دانشور)
محمد رضا:داستان بلند که از «ملکوت» بهرام صادقی بهتر ندیدم .
رمان هم اولی «سمفونی مردگان» عباس معروفی دومی هم «چاه بابل» رضا قاسمی
مهرگان:امتياز اول و دوم را مي دهم به «كليدر» دولت آبادي و «همسايه ها» ي احمد محمود.داستان بلند هم «همنوايي شبانه اركستر چوبها» رضا قاسمي. بعدش هم «تنگسير» صادق چوبك
کرم کتاب: – «قصه های مجید»
فرشته نوبخت :سمفونی مردگان ،عباس معروفی .
رضوانی😦 این دوست عزیز سه رمان را نتخاب کرده اند و چون اولویت را تعیین نکرده اند .هرسه را می نویسم )سمفونی مردگان :عباس معروفی پیکر فرهاد :عباس معروفی کلیدر: دولت آبادی
هیوا:-سمفونی مردگان 2- پیکر فرهاد و ضمنا دلم نیومد که اینجا اسمی از رمان نیمه ی غایب از حسین سناپور نبرم.
مجتبا دهقان :بوف کور صادق هدایت.همنوایی شبانه ارکستر چوبها(رضا قاسمی )
مردان تمدنهای مختلف شهرنوش پارسی پور
یونس معروف نژاد:من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم از محمد رضا صفدری. شازده احتجاب هوشنگ گلشیری
صفا:سمفونی مردگان -عباس معروفی . داستان بلند هم : هم شاگردیها اثر حسین مرتضاییان آبکنار
م. ایلنان :عزاداران بیل مرحوم ساعدی -همنوایی شبانه ارکستر چوب ها (رضا قاسمی )و داستان بلند :شازده احتجاب هوشنگ گلشیری.
دمادم 
+ دو دنیا – گلی ترقی ( نمی‌خواهید بگویید که داستان بلند نیست؟)
+ همنوایی شبانه ارکستر چوبها – رضا قاسمی
+ سمفونی مردگان – عباس معروفی
حتمن باز هست که حافظه یاری نکرده. به هر حال شامل بوف‌کور نمی‌شود.
دلایل هرکدام خودش یک کتاب است.بل کمم بیش از یک کتاب!
مهرداد عارفانی آمده است!!!
آنهایی که با نشریات و صفحا ت ادبی (1374-1370)در گیر بودند، می دانند که یکی از آدمها ی فعا ل شعر آ ن موقع مهرداد عارفانی بوده است، که جدی و صا حب صدا می نموداما حا صل کار نه کتابی شد نه کتابچه ای ،،،، این سالها که اوج حرفه گری مهرداد می باشد آدمی کاملن تیوریک را هم به خا طر می آورد: که تبحر جوشا نی در بازگشا یی ساختارهای طول و طویل نا ظم حکمت و ریتسوس دارد به نظر من مهرداد یکی ازآدمهای سا ختارشناس مهم آن دوره است که سا ختار شعری را هنوز هم که هنوز است خوب می شناسد واز خیلی ها یک سرو گردن بالاتر است.اما واقیعت این است که مهرداد یک دفعه بنا به دلایلی از شعر حرفه ای ایران غیبش زد!!!
مها جرت به اروپا و سا کن شدن در بروکسل از سال 1380 به بعد خود تنها دلیل و علتی بود که حتی همشهری های نزدیک او نیز هیچ خبری از فعالیت ادبی او نداشته باشند تا اینکه با شعله گیری مجدد شعر حرفه ای ایران از سال 1385به بعد سایت «جازما» به مدیریت ایشان بهترین جا و مکانی شد تا جدی ها بتوانند از همدیگر سراغ بگیرند و کارهای همدیگر را بخوانند.
بی گمان سا خت کلیپهای هنری با مشایعت و همراهی اشعار «علی عبدالرضایی» و چند تن دیگر در یک سال اخیر کارنامه ای ماندگار برای مهرداد محسوب می شود
اما اکنون از قراین پیداست که قصه چیز دیگریست :مهرداد چند روز قبل سایت «جاز ما» را طوری تعمیر و تعدیل کرد که کاملن شخصی می نماید! علت را که پرسیدم جواب داد که کار همگانی را می خواهد تعطیل کند و به خودش بپردازد او می گوید در بلژیک فعال بوده است و قصد دارد هر ماه یکی از شعر هایش را برای نقد وبررسی رو کند پس اولی آن را با هم در این آدرس( http://www.jazma.org/ )بخوانیم
با احترام:ابوالفضل حسنی
سلام
من خیلی وقت است که کمتر رمان می خوانم اما اگر بخواهم نظرم را بگویم چنین خواهم گفت:
1.قصه های مجید (هوشنگ مرادی کرمانی)
2.جایی دیگر (گلی ترقی)
3. …تاکید کرده اید که داستان کوتاه موضوع نظرسنجی شما نیست، اما دلم نمی آید از یک داستان زیبا و تامل برانگیز بگذرم.
« در باغ آبسرواتوآر » نوشته دکتر علی شریعتی، این داستان در مجموعه هبوط در کویر آمده و از زمانی که آن را خوانده ام هنوز مرا رها نساخته…
(در هر صورت باز از رعایت نکردن توصیه شما عذر می خواهم، بگذارید به حساب پریشان حالی و آشفتگی هایم که گویا درمانی ندارد.)
درود.
چطوري؟
به روزم با تحليل وبررسي آثار ماتئي ويسني يک.
سلام بانوی مهربان
از اشنائی با نوشته ها و وبلاگ شما مفتخر شدم . من در بین نویسندگان جای خالی کتابهای احمد محمود را به شدت حس می کنم و فکر میکنم که یکی از نوشته های مرحوم احمد محمود هم شما می بایست در ردیف کتابهای خودتان می گذاشتید . ولی شما در رمان صاحب نظر هستید و تخصص دارید حتما کتابهایی را که ذکر کردید از نظر تخصصی اولویت دارند . بنده زیاد رمان ایرانی مطالعه نمی کنم یا بهتر بگم خیلی وقته که یک رمان ایرانی دلچسب را نخوانده ام مثل کتاب شادکامان دره قره سو اثر علی محمد افغانی و همسایه ها اثر مرحوم احمد محمود . متاسفانه نمی تونم نظر خودم رو صراحتا اعلام کنم چون هیچ کدام از کتابهایی رو که شما ذکر کردید تا حالا موفق به خواندن انها نشده ام . با ارزوی موفقیت ودیدن شما در بلندای قله افتخار و عزت . خدانگهدار و بازهم از شما تشکر میکنم .
سلام.
این شد یه چیزی…
اگر از بین رمانهای ایرانی قرار باشد انتخاب کنم
1- من او «امیرخانی» بهترین و منسجم ترین رمانی است که در سالهای اخیر خوانده ام. نویسنده چه حکومتی باشد چه متصل به حوزه هنری و چه و چه… رمانی که نوشته زیباست.
داستان کوتاه را مستثنا کرده اید وگرنه می نوشتم «اسفار کاتبان» خسروی شاهکاری است که به عمرم چنان داستانی نخوانده ام.
هنوز سومین داستان زیبا را نخوانده ام.
ظاهراَ مخاطبانت دلیل می خواهند. این هم دلیل: از خواندنشان لذت برده ام.
فقط و فقط قصه های مجید
قصه های مجید بهترین داستانی بود که در تمام عمرم خوندم
سووشون هم خوبه
سلام
کتابی به بدی نخواندن ندیدم
من با پائیز آمده ام
سلام
داستان بلند که از «ملکوت» بهرام صادقی بهتر ندیدم خدا رحمتش کند چه نویسنده ای بود
رمان هم اولی «سمفونی مردگان» عباس معروفی دومی هم «چاه بابل» رضا قاسمی
متاسفانه همنوایی شبانه را هنوز نخوانده ام(در لیست انتظار است!)
ضمن احترام به داستانهای خروس و مد و مه از گلستان،دندیل از مرحوم ساعدی،سال بلوا از عباس معروفی
اینجاوبلاگی هست که وقتی روش کلیک میکنی میدونی که پشیمون نمیشی چون همیشه چیزی که ارزش خوندن ووقت گذاشتن هست اینجاپیدامیشه
پیروزباشید
سلام
خيلي رمان خوب خوانده ام.اما امتياز اول و دوم را مي دهم به «كليدر» دولت آبادي و «همسايه ها» ي احمد محمود! از عباس معروفي فقط سال بلوا را خوانده ام ، شايد اگر سمفوني مردگان را هم خوانده بودم نظرم چيز ديگري بود.
داستان بلند هم «همنوايي شبانه اركستر چوبها» رضا قاسمي. بعدش هم «تنگسير» صادق چوبك!
محبوبه جان سلام
این بازی را منهم بیشتر از بازی قبلی دوست دارم….بهترین ها….شاهکارها…
راستش کارهای خوب زیاد است اما چیزی که روی من خیلی تاثیر گذاشت و هنوز هم در میان ایرانی ها /سمفونی مردگان عباس معروفی/ است و از این نظر با تو هم عقیده ام و در میان رمان های خارجی هم به نظرم /ناطور دشت اثر سالینجر/ معرکه است. در مورد داستان بلند هم به نظرم داستان /آئورا اثر کارلوس فوئنتس/ خیلی زیبا عمیق و تاثیرگذارست. دلیلم هم برای این انتخاب ها جدای از محکمی بافت و طرح داستان, مضامین آن هاست که برایم اهمت داشته اند.
امیدوارم موفق و شاد باشی.
کتابهای و رمانهای خوب فراوانی وجود دارد. من آنهائی را می گويم که احتمال می دهم دیگر دوستان کمتر به آن اشاره کنند، هر چند در آن به قید و بندهای شما (رمان و داستان بلند) زیاد پای بند نیستم.
1- داستانهای شاهنامه (از هر چه بگذریم، بخشهای پهلوانی شاهنامه اگر به زبان امروزی نوشته می شد می توانست یک رمان ماجراجویانه باشد)
2- سمک عیار (به نظر من رمان پر فراز نشیبی است که باید ترجمه های آن را به زبانهای دیگر منتشر کنیم و به دنبال تکه های گم شده آن همه جا را جستجو کنیم.) البته من منظورم نسخه گردآوری شده توسط استاد پرويز ناتل خانلری.
3- «قصه های مجید» هم البته جایگاه خودش را در ادبیات ما کاملاً باز کرده است و جایگاه یکی از بهترین ها را حتما دارد.
شاد باشید
پ.ن: راستی چرا در انتخاب بهترینها، محدود به ایرانی ها شدیم در حالی که در بدترینها محدودیتی وجود نداشت؟
حق با شماست .اما در آن پست متوجه شدم که این فرم از انتخاب (ایرانی و خارجی )باعث نوعی پراکندگی می شود که جمع بندی را دشوار می کند و از آن گذشته اگر بخواهیم درباره ی بهترین های ادبیات جهان صحبت کنیم فهرست محدودی نخواهیم داشت و حداقل باید صد عنوان کتاب انتخابی باشد .برای همین سعی کردم فعلا درباره ی ادبیات کشور خودمان که دغدغه ی اصلی همه ی ماست ، صحبت شود .
سپاس
البته شاهکار که نمیدانم ولی اگر بخواهم از کتابهایی که به نظرم زیبا بوده بگویم عناوین زیادی در نظرم هست ولی چون سه انتخاب قرار است عنوان شود پس:
سمفونی مردگان :عباس معروفی
پیکر فرهاد :عباس معروفی
کلیدر: دولت آبادی
و در پایان هم ممنون از پستهای مشارکتی و ارزنده ی شما
سلام …بابت کار جالبی که کردید سپاس…
و از اینکه سمفونی مردگان اینقدر مورد استقبال بوده جدا خوشحال شدم به نظر من هم بهترین رمان ایرانی نسبتا جدید 1-سمفونی مردگان 2- پیکر فرهاد و ضمنا دلم نیومد که اینجا اسمی از رمان نیمه ی غایب از حسین سناپور نبرم.
اگه بهم سر بزنی و نظر بدین خوشحال می شم.
بوف کور صادق هدایت
همنوای شبانه ارکستر چوبها
مردان تمدنهای مختلف شهرنوش پارسی پور
سلام
داستان بلند من ببر نیستم پیچیده به بالای خود تاکم از محمد رضا صفدری
دوکتاب کوتاه یکی یوز پلنگانی که با من دویده اند بیژن نجدی
شازده احتجاب هوشنگ گلشیری
خسته نباشید
می دونید که من داستان کم می خونم ولی از بین همین کم ها داستان مسخ (کافکا) و داستان بار هستی (میلان کوندرا) خیلی جالب و و قابل تامل بودند حداقل ذهن رو درگیر می کرد و منطق آدمی رو به مبارزه می طلبید. و کتاب های صادق هدایت که خیلی جالب هستند و در بین فارسی نویسان حداقل از دنیای که در آن هستیم جدا می شویم.
سلام
از ایرانی ها کتاب سمفونی مردگان از عباس معروفی و از خارجی ها کتاب ناطوردشت اثر ج.د.سالینجر…(کاش انتخاب های بیشتری داشتم)
داستان بلند هم داستان همکلاسی ها اثر حسین مرتضاییان آبکنار که فرم روایی بسیار جذابی داشت
موفق باشید
راستی اگر خواستید به آبادی ما هم سری بزنید…لطفتان مزید امتنان
با سلام وسپاس از اين حركت خلاقانه وارزشمندتان هرچند موضوع نظر سنجي بسيار محدودتر گشته و براي افرادي مثل من كه رمان خوب ايراني سراغ ندارند نظر دادن مشكل شده اما آثار خوبي كه معرفي ميشوند فرصت بسيار خوبي را ايجاد ميكنند.البته گفتني است من دربين كتب ايراني كه اخيرا خوانده ام كناب ارواح شهرزاد نوشته شهريار مندني پور درباب تكنيك داستان نويسي است وكتاب بسيار ارزشمندي است ،اما در مورد رمان ابدا طرفدار رمانهاي ايراني نيستم.بيشترين گرايش من به سوي آثار سلينجر ودر سرلوحه آنها ناتور دشت است كه از زبان بسيار گيرا ورواني برخوردار است.
عزاداران بیل باتمام هول و هراسش،با تمام نادانی و معصومیت اهالی اش و صدای زنگوله ای که مدام در فضایش می گردد و صدا می کند و اسلامی که با سازش، روزی مثل غریبه ای در ناکجاآباد می زند و می خواند.
همنوایی شبانه باتمام توفان هایی که درسطر هایش می وزدو با آن پایان هولناکش.
و داستان بلند هم شازده احتجاب که گفت:وقتی هیچ زنی شاعر نیست،سیمین بهبهانی می شود بانوی اجباری شعر امروز.
می خوانمت.می بینمت
بوف کور از صادقی هدایت
قصه های مجید از مرادی کرمانی
سلام خانم موسوی
واقعیت این است که من رمان های خارجی را بیشتر می پسندم و رمان های ایرانی قدرت بیان و زیبایی رمان های خارجی را کمتر دارند ولی به هرحال بی شک انتخاب اول من برای رمان ایرانی شاهکار دولت آبادی به نام کلیدر و باز شاهکار دیگرش جای خالی سلوچ است . در باره داستان های بلند جواب دادن کمی سخت است چون داستان های بلند سبک های مختلف مانند طنز یا رئالیسم جادویی یا واقع گرایی یا … دارند من در داستان های بلند ایرانی اثری به زیبایی بوف کور را در زبان فارسی نمی شناسم و در طنز داستان ، بعضی داستان های جمالزاده را دوست دارم ، در کنار آن ها داستان های گلی ترقی ، سیامک گلشیری و ….انتخاب سخت است همان داستان بلند بوف کور را بیشتر می پسندم . موفق باشید
ببخشید هوشنگ گلشیری را اشتباهن سیامک تایپ کردم .
از
روز های مردی عاشق
هر چند با انتخاب خود اندکی راه را تنگ کرده اید و البته علاقه ی خود را نیز برملا .
اما من حیفم می اید از میان رمان های ایرانی نامی از مدارصفردرجه ی احمدمحمود نبرم . رمانی که چند دهد از تاریخ سیاسی و مبارزاتی ملتی را چنین شیرین و خواندنی کرده . و هیچ گاه در میان آثار ایرانی جایگاه درخور خود را پیدا نکرد . ( دلیلش البته روشن ست بر اهل فن) دیگر همسایه ها که مطرود زمان های مختلف بوده . نثر ابراهیم گلستان را خیلی می پسندم . که در زمان خود تازگی داشت و کهنه گی نمی پذیرد هیچ گاه . و گلشیری که یگانه ی عصرخود بود . ( دولت آبادی همه جا جایش محفوظ ست البته ) به هر حال به انتخاب خود یک داستان بلند از گلستان یا گلشیری به نام من بنویسید . مختارید و هیچ حرجی از من بر شما روا نیست . چون اغلب آثار این دو عزیز برایم خواندنی و فراموش نشدنی اند .
اما ای کاش این انتخاب را دوره یی تقسیم می کردید. آخر چطور می شود از عباس معروفی چشم پوشید . یا جلوتر ، از همین حسین سناپور با نیمه ی غایبش ؟ در سایه سار چنین بزرگانی نهادن شان ما را به بی انصافی می کشاند .
کامکار باشید .
بامهر ودرود
همسایه ها احمد محمود را دوست داشتم
سمفونی مردگان عباس معروفی
مدیر مدرسه جلال ال احمد
سلام بانو جان؟! (امیدوارم درست گفته باشم) بعد از عرض سلام من هنوز رمان ایرانی مورد علاقه ام را پیدا نکرده ام و اصولن شک دارم که تا به حال چنین رمانی نوشته شده باشد!!!! و همچنان منتظر می مانم تا روزی که نوشته شود و انتخابش کنم…البته رمان شبهای تهران از غزاله ی علیزاده و بی بی شهرزاد از شیوا ارسطویی و پرنده ی من از فریبا وفی را دوست دارم و هنوز که هنوزه هیچ مرد نویسنده ی روشنفکر ایرانی در هیچ کدام از قرون و اعصار پیدا نکرده ام که رمانش به درد روزگار امروز بخورد…هر چند که داستان های کوتاه چهلتن و قاسمی و غیاثی و…جای خودشان را دارند!
با تشکر.
سلام بر خواهر گرامی
از اینکه به ارغوان سر زدید، جهانی سپاس. وقتی نوشته یی یا ترجمه یی از من مورد توجه عزیزان نکته دان و مشکل پسندی چون شما قرار می گیرد، خوشحال می شوم. فکر می کنم واقعن کار جالبی ارایه کرده ام. خداوند یار و یاور تان.
پروانی
سلام
کار در خور تحسینی انجام دادی.اما نظر من:
1 کلیدر محمود دولت ابادی
2 آتش بدون دود نادر ابراهیمی
ضمنا با خود شکن به روزم.
سلام.
درود و عذر خواهی از دیر آمدنم. نظر سنجی جالبی است . خیلی دلم می خواست شرکت می کردم ولی متاسفانه من با ادبیات داستایوفسکی بزرگ شدم و ایرانی هم به بوف کور اختصاص می دهم .
سلام دوست عزیز
هر اثر هنری در جای خودش با ارزشه من داستان های زیادی خوندم مثلا یه ترجمه خوندم داستانی از ارنست همینگوی گربه زیر باران یا داش آکل صادق هدایت یا بوف کور هدایت
یعنی هر داستان نویسی ممکنه یه اثر خوب در کتابش داشته باشه و لی در عوض اثر ضعیف هم وجود داشته باشه
با غزلی به روزم و منتظر حضور گرم شما
بدرود و در پناه بارون
سلام
دعوتید به خوانش یک سپید
بفرمایید
سلام: بروم یک سری کارهای دهه نودی بخونم… منیژه رزاقی- سطر اول
طولانی تر از سکوت…
ممنون از دعوت شما.
همسایه ها ی احمد محمود، کلیدر محمود دولت آبادی، بوف کور هدایت (اگر به مثابه ی داستان بلند قبولش کنید!)
ممنون از اظهار لطف تان و خوشحالم که با دمادم آشنا شدم…
در باره بدترین کتابی که خوانده ایم، گمانم چالش ذهنی نامتعارفی را در پی خواهد داشت.
مهربانم! در میان کتاب هایی که تو نام آورده ای، چند تای آنها من خوانده ام.در این میان ! کتاب های عباس معروفی که گاه به گاه به دیدنش در برلن می روم.دو هفته پیش علی دهباشی مهمان ما بود ، با چند جلد از نشریه بخارا که من به من هدیه کرد. نوشته های بخارا جالب آموزنده بود، من با دقت تمام آن ها را خواندم، و به دوستان توصیه کردم و مشترک شدیم. به ویژه یک شماره در باره فریدون آدمیت. داستان استکان لب پریده را نمی دانم خواندی یانه ؟ به حر حال لینکش را اینجا می گذارم. شادو تندرست و پیروز باشی. اردوخانی بروکسل
http://www.ordoukhani.blogfa.com/post-288.aspx
فراموش کردم. من با وجودیکه بیش از چهل سال است که از ایران دورم به نشریات ادبی ایران محتاجم. یک مطلب دیگر بین بانوان نویسنده ایرانی رمان خانم صنیعی برای م خیلی جالب بود.
1 – سنگ صبور
2 – اهل غرق
3 – اسفار کاتبان
پونکتوم در خودآگاه عکاس حرفه ای و در ناخودآگاه همه وجود دارد ولی شکار و یا بهتر گفته باشم پیدا کردن پونکتوم بصورت خودآگاه به سختی بدست میآید. البته این را هم مد نظر داشته باشید که فرهنگ و شخصیت مخاطب میتواند تأویل های متفاوتی بوجود آورد و مهمتر از آن کاربرد اصلی پونکتوم در ذهن مخاطب است.
من به شخصه کتابهای گلی ترقی رو می پسندم به خصوص دو دنیا و خاطرات پراکنده و جایی دیگر
——————————————–
گلشیفته :
هنوز یادآور»میم» (ما) نسل سوم است
این مطلب را در پاسخ به متن مسیح علی نژاد در آخرین پستش نوشتم :
این روزها تب “گلشیفته نویسی” بدجوری توی دنیای وب بین دوستداران و منتقدان او بدجوری گرفته .این تب که از یک ماه گذشته با انتشار اولین اخبار و عکس های بازی گلشیفته عزیز در فیلم “مجموعه دروغ ها” در کنار“لئوناردو دی کاپریو” و “راسل کرو” ،شروع شده بود در چهل و هشت ساعت گذشته با انتشار عکس گل شیفته در اولین نمایش فیلم و فرش قرمز (یا همان ردکارپتی که قبل از اولین نمایش هر فیلمی با حضور بازیگران وعوامل برای آنها پهن می شود )به اوج خود رسیده است .
به جرات می توان گفت که در چهل و هشت ساعت اخیر بالای 15 میلیون نفر عکس های گلشیفته رو دیدن و……..ادامه متن رو اینجا بخونید
http://talkhzibast.persianblog.ir/
سلام.در آن حالتی که شما گفتید به واقع زیباست به معنای واقعی.در مورد این پست ومعرفی کتاب.چندین بار اومدم اما کتابهایی که را من ذهنم مانده بیشتر ترجمه است تا نویسنده ایرانی وبه همین خاطر ننوشتم تا شاید مقررت گفته شده را رعایت کنم
سلام
چطوري دوست كتابخوان من؟
اگر كليدر دولت آبادي يا تنگسير چوبك رو خوندي يه سري به وبلاگم بزن.
سلام خانم موسوی
با دو ترجمه از زبان ترکی استانبولی از دوست عزیزم به روزم . نظرتان باعثه شادمانی است .
سلام عزیز اینم اون سایت ها که خواسته بودی تو یاهو نبودی اینجا برات گزاشتم اینا ایرانی هستند من خودم از اینجا هم فیلم میگیرم هم برنامه هک هم از فیلتر رد میشم بازی هم داره واسه ویس کشی تو یاهو کلی چیز میز داره وی پی ان داره باهاش از فیلتر میشه رد شد یه برنامه هک توپ هم داره دیگه خودت برو ببین
http://www.mpksoft.com
http://www.magicmpk.com
سلام
اگر » کوبه «ی خانه ی مرا بزنید در را به روی شما می گشایم با :
( …و اینها همه از تمرین است )
سلام
با سومین نشست هنرمندان تئاتر اهواز به روزم.